جناب مارشال! قطر، غزه نیست / احمد حکیمی

ساخت وبلاگ

پایگاه تحلیلی خبری پاوه پرس، پیش از ورود به بحث، به مناسبت پایان ماه مبارک رمضان و حلول عید فطر سال ۱۴۳۸ و نیز با توجه به اینکه فضای خون و مرگ بر بخش بزرگی از جهان اسلام حاکم شده، سخن از جشن و شادی برای مسلمانان نمی تواند موضوعیت داشته باشد. با این وصف، همراه با ابراز هم‌دردی عمیق با کودکان و زنان سوریه، یمن، لیبی و عراق به ویژه موصل و … پیروزی روزه داران و عبادت کنندگان را در جنگ یک‌ماهه با نفس، تبریک گفته و قبولی طاعات و بندگی همه آنان را از پیشگاه مهربان ترین مهربانان التماس داریم.

اشاره: در سازمان های نظامی دنیا رسم بر این است که بالاترین درجات در کنار مدارک آکادمیک، بر اساس تجربیات و آموزه های تخصصی و آن هم غالبا در میدان های جنگ به نظامیان نخبه داده می شود. اما درجه مارشالی عبدالفتاح سیسی وزیر دفاع و سپس رئیس جمهور کودتایی مصر، نه در میدان نبرد با دشمن، بلکه در میدان تحریر قاهره پایتخت کشورش در جریان سرکوب خونین اعتراضات و تظاهرات میلیونی افرادی‌ که به قصد دفاع از تنها رئیس جمهور برگزیده تاریخ خود (محمد مُرسی) حضور یافته بودند، به وی داده شده است.

   اما اصل موضوع: در تاریخ ۲۰۱۷/۰۶/۰۵  [سالروز نکبت و شکست افتضاح آور ارتش های عربی از اسرائیل و اشغال قدس و ساحل شرقی رود اردن و نوار غزه و صحرای سینای مصر و ارتفاعات جولان سوریه در ۱۹۶۷ و به هدف تحت الشعاع قرار‌ دادن خاطره تلخ این رویداد شرم آور و دردناک] ناگهان کشورهای عربستان سعودی، مصر، امارات عربی متحد و بحرین در یک آن، روابط دیپلماتیک خود را با کشور قطر، قطع و آن‎ را زیر محاصره همه‌جانبه سیاسی و اقتصادی قرار دادند.

لازم به یادآوری است این حادثه چند روز پس از دیدار دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از ریاض، پایتخت عربستان و برگزاری مراسم شرم آور کذایی رقص شمشیر! و دادن دستورات و رهنمودهای لازم به حاکمان منطقه و تحمیل قرارداد ۱۱۰ میلیاردی فروش تسلیحات به کشور میزبان و البته همه اینها به بهانه مبارزه با تروریسم و افراط گرایی اسلامی اتفاق می افتد.

۱۸ روز انتظار گذشت و به اصطلاح «کوه، موش زائید» و دولت های محاصره‌کننده خواسته های خود را از دولت قطر در اولتیماتومی ۱۳ ماده ای با دادن ۱۰ روز فرصت اجراء به طرف اعلام کردند. در این فهرست، تعطیلی شبکه الجزیره و اخراج پناهندگان متهم به تروریسم مقیم در قطر و قطع هر نوع حمایت مالی از گروه های تروریستی از جمله جماعت اخوان المسلمین و تعطیلی پایگاه نظامی ترکیه در قطر قرار دارند.

در خصوص شبکه الجزیره می گوئیم این شبکه در راستای آزادی بیان و بازتاب آراء و اندیشه های گوناگون با دو زبان عربی و انگلیسی کاملاً با موفقیت عمل کرده و سرآمد شبکه های رسانه ای منطقه به شمار می آید و از این بابت مایه ی افتخار همه آنانی است که به اصل آزادی بیان باور دارند و نیز مایه سرفرازی ملت ها و نه دولت های عربی می باشد و اگر مورد غضب فرمان روایان دیکتاتور و ستمگر امثال رئیس جمهور کنونی مصر قرار دارد، خود دلیلی است بر انجام صادقانه رسالت و مسئولیت های حرفه ای در بیان حقایق و قضایای جاری و اطلاع‌رسانی و روشنگری هرچه بیشتر در مورد رویدادها و مسائل منطقه و جهان. لذا تعطیلی این رسانه گامی بسیار خطرناک در راستای به بند‌ کشیدن بیشتر آزادی بیان و لاپوشانی حقایق و واقعیت های موجود به حساب خواهد آمد. بنابراین دولت قطر با سابقه ای که دارد دور است به چنین کار زشتی تن در دهد.

در رابطه با پشتیبانی مالی از تروریسم، گناه دولت قطر این است که هر از چندگاهی با ارسال کمک های هرچند محدود و ناکافی برای مردم غزه که از سوی اسرائیل و مصر به‌نحوی ظالمانه مورد محاصره همه‌جانبه قرار دارند و از ابتدائی ترین نیازمندی های بشری محرومند وظیفه انسانی و دینی خود را انجام داده است.

به راستی سِتمی که به‌جهت این محاصره، به مردم غزه واره می شود وجدان های بیدار انسان ها، جوامع و محافل سیاسی و اجتماعی جهان غرب را به شدت می آزارد و چنانچه سردمداران منطقه به ویژه مصر، یعنی بزرگترین همسایه ی این مردم، در این مورد با بی‌تفاوتی کینه توزانه برخورد می کنند، از سرسپردگی آنان در برابر اسرائیل اشغال گر ناشی می شود و از جانب مردم سرکوب شده خود مورد ننگ و نفرین قرار دارند.

بزرگترین گناه مردم غزه این است که حکومت اسرائیل را خارج از مرزهای قبل از شکست ژوئن ۱۹۶۷ به رسمیت نمی شناسد و این گناه لازمه اش آن است که از سوی قدرت های جهان متمدن و غرق در شعارهای حقوق بشری و دیگر شعارهای پر طمطراق قرن بیست و یکمی، از نیازهای اساسی زندگی محروم شود.

درست است که از صدقه سر عملیات تروریستی و جنگ های داخلی بین مسلمانان قضیه ۶۹ ساله اشغال فلسطین با آوارگی مردم این سرزمین اگر نه فراموش، بلکه به حاشیه رانده شده است، اما جهانیان باید بدانند که مبارزه مردم غزه، تروریسم نیست؛ بلکه مبارزه ای عادلانه برای آزادی سرزمین و دفاع از شرافت انسانی به شمار می آید.

اما در خصوص جماعت اخوان المسلمین، آقای سیسی خوب می داند که در جریان کودتای ۰۳/۰۷/۲۰۱۳ و پس از استقرار حکومت کودتایی خود و کشتارهای خیابانی و تشکیل دادگاه های فرمایشی و صدور احکام «فله ای» چگونه بی‌رحمانه و ددمنشانه، آنان را قلع و قمع کرده است. لازم به ذکر است همه این اقدامات با آگاهی، موافقت، پشتیبانی و دستمریزاد ۱۲ میلیارد دلاری حکومت های سعودی و امارات عربی صورت گرفته است. بدین ترتیب آیا از این جماعت، چیزی باقی مانده است که مورد حمایت دولت قطر قرار گیرد؟

در رابطه با اخراج پناهندگان مقیم قطر، اینان کسانی هستند که از دست ستم رژیم های حاکم بر کشورهایشان از جمله مصر فرار کرده یا به زور مجبور به ترک وطن شده اند. کشور قطر هم بنا به انگیزه های بشر‌دوستانه به آنان پناهندگی داده است. این عمل از لحاظ عرف سیاسی حاکم بر کشورها نه تنها جرم نیست، بلکه در چارچوب مقررات بین المللی به رسمیت شناخته شده است و استرداد آنان به کشورهای مبداء که با خطر محاکمات ظالمانه و اعدام روبرو هستند، کاری بر‌خلاف موازین و معیارهای جهانی محسوب می‌شود.

گذشته از این ها کشورهای هر دو طرف مناقشه، عرب هستند و پذیرایی، احترام، اکرام و حمایت از مهمان از گذشته های بسیار دور در فرهنگ عرب عنصری بسیار ارزشمند و خدشه ناپذیر می باشد و پای‌بندی بدان جداً الزام‌آور بوده و نقض آن نوعاً «تابو» به شمار آمده است.

در ادبیات عرب، مطالب فراوانی را در این مورد می توان مشاهده کرد؛ از جمله آمده است که گروهی ملخ صحرایی حین پرواز روی خیمه عربی بیابانی می نشینند و شکارچیان به قصد شکار به آنان هجوم می آورند، لیکن صاحب خیمه به این عنوان که این ملخ‌ها به چادر من پناه آورده اند از هر گونه تعرض به آن ها مادامی که چادر او را ترک نکرده اند جلوگیری میکند. این ماجرا سبب می شود ضرب المثل «احمی من مجیر الجراد» (فلانی حمایت کننده‌تر از حامی ملخ ها است) در ادبیات عرب وارد گردد. جای آن است که حکام کشورهای اُلتیماتوم دهنده عرب، قرن ها و شاید هزاره ها بعد از گذشت این ماجرا به این قضیه مهم انسانی عنایت کنند.

کشور کوچک قطر نسبت به دیگر کشورهای منطقه به‌راستی از اعتبار و پرستیژ ویژه ای در سطح جهانی برخوردار است و بدون تردید می توان گفت بیشتر موارد اتهامی مندرج در به‌اصطلاح کیفر‌خواست دولت های محاصره کننده از جمله مواردی که در بالا بررسی شد، به‌عنوان نقاط مثبت سیاست در پیش گرفته شده توسط این دولت، موجب احراز این موقعیت ممتاز شده است.

در خاطرات خانم مارگارت تاچر، نخست وزیر قدرتمند دهه ۱۹۸۰ انگلیس و معروف به بانوی آهنین درباره دیدار با امیر وقت همین دولت قطر، چنین آمده است: من در سیمای این مرد، چهره صلاح الدین ایوبی را مشاهده کردم که سوار بر اسب و شمشیر در دست به سوی دنیای غرب می تازد!

برداشت این سیاست مدار زیرک استعمارگر، نه از روی حسن نیت و یا احترام به شخصیت حاکم کشوری مسلمان، بل رویکردی کاملاً غرض ورزانه و سیاسی است و ریشه در عقده های سرکوب شده فرویدی تاریخی- صلیبی دارد و به زمان جنگ های صلیبی بر می گردد.

با چنین عقده گشایی هایی دور نیست که فردا بنا به خواست اخلاف خانم تاچر در دنیای غرب، لقب بزرگترین تروریست تاریخ، آراسته  نام صلاح-الدین ایوبی شود. لاجرم و البته بعد از محاکمه و تصفیه فیزیکی همه مخالفان سیاسی رژیم های سرسپرده کشورهای منطقه، از جمله، شیخ (کهن‌سال) دکتر یوسف قرضاوی به فرمان عبدالفتاح سیسی رئیس جمهور مصر و فتوای احمدالطیب رئیس دانشگاه الازهر و به‌خاطر جلب رضایت اربابان صلیبی – صهیونیستی خود به اتهام تروریسم، خاکستر صلاح الدین هم مورد محاکمه قرار گیرد لا سمح الله (خدا نکند). لزوماً خاطر‌نشان می سازد که محاکمه آمران و عاملان عملیات تروریستی که افراد بی‌گناه را قربانی می گیرد مورد تأیید قاطع همگان است و این دو قضیه کاملا جدا از هم می باشند.

کلام آخر در رابطه با تکیه عبدالفتاح سیسی بر بخشی از قلمرو فرمانروایی صلاح الدین و اهلیت او برای این مسئولیت خطیر، قضاوت را به وجدان بیدار و نه خفته ایشان واگذار می‌کنیم. قیاس مع الفارق.

احمد حکیمی
آدرس ایمیل: [email protected]
۱۰/۰۴/۱۳۹۶

شهرستان خنج...
ما را در سایت شهرستان خنج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان khj بازدید : 168 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 6:27